کد مطلب:34766
شنبه 1 فروردين 1394
آمار بازدید:31
آيا علوم قديم و جديد، امكاني براي معراج قائلند؟
در گذشته بعضي از فلاسفه كه معتقد به افلاك نهگانه بطليموسي پوستپيازي بودند مانع مهم معراج از نظر علمي وجود همين افلاك و لزوم خرق و التيام در آنها ميپنداشتند.
ولي با فرو ريختن پايههاي هيئت بطلميوسي مسأله خرق و التيام بدست فراموشي سپرده شد، اما با پيشرفتي كه در هيئت جديد به وجود آمد مسائل تازهاي در زمينه معراج مطرح شده و سؤالاتي از اين قبيل
1- براي اقدام به يك سفر فضائي نخستين مانع نيروي جاذبه است كه بايد با وسائل فوقالعاده بر آن پيروز شد، زيرا براي فرار از «حوزه جاذبه زمين» سرعتي لااقل معاد چهل هزار كيلومتر در ساعت لازم است!.
2- مانع ديگر، فقدان هوا در فضاي بيرون جو زمين است كه بدون آن انسان نميتواند زندگي كند.
3- مانع سوم گرماي سوزان آفتاب و سرماي كشندهاي است كه در قسمتي كه آفتاب مستقيماً ميتابد و قسمتي كه نميتابد وجود دارد.
4- مانع چهارم اشعّههاي خطرناكي است كه در ماوراء جو وجود دارد، مانند اشعه كيهاني و اشعّه ماوراء بنفش و اشعه ايكس، اين پرتوها هرگاه به مقدار كم به بدن انسان بتابد زياني بر ارگانيسم بدن او ندارد، ولي در بيرون جوّ زمين اين پرتوها فوقالعاده زياد است و كشنده و مرگبار، اما براي ما ساكنان زمين وجود قشر هواي جوّ مانع از تابش آنها است.
5- پنجمين مانع مشكل بيوزني است، گر چه انسان تدريجاً ميتواند به بيوزني عادت كند، ولي براي ما ساكنان روي زمين اگر بيمقدمه به بيرون جوّ منتقل شويم و حالت بيوزني دست دهد تحمل آن بسيار مشكل يا غير ممكن است.
6- و سرانجام مشكل زمان ششمين مشكل و از مهمترين موانع است، چرا كه علوم روز ميگويد سرعتي بالاتر از سرعت سير نور نيست و اگر كسي بخواهد در سراسر آسمانها سير كند بايد سرعتي بيش از سرعت سير نور داشته باشد.
در برابر اين سؤالات توجه به چند نكته لازم است
1 ـ ما ميدانيم كه با آنهمه مشكلاتي كه در سفر فضائي است بالاخره انسان توانسته است با نيروي علم بر آن پيروز گردد، و غير از مشكل زمان همه مشكلات حل شده و مشكل زمان هم مربوط به سفر به مناطق دور دست است.
2 ـ بدون شك مسأله معراج، جنبه عادي نداشته، بلكه با استفاده از نيرو و قدرت بيپايان خداوند صورت گرفته است، و همه معجزات انبياء همينگونه است، به عبارت روشنتر معجزه بايد عقلا محال نباشد، و همين اندازه كه عقلا امكانپذير بود بقيه با استمداد از قدرت خداوند حل شدني است.
هنگامي كه بشر با پيشرفت علم توانائي پيدا كند كه وسائلي بسازد سريع، آنچنان سريع كه از حوزه جاذبه زمين بيرون رود، سفينههائي بسازد كه مسأله اشعههاي مرگبار بيرون جو را حل كند، لباسهائي بپوشد كه او را در برابر سرما و گرماي فوقالعاده حفظ نمايد، با تمرين، به بي وزني عادت نمايد، خلاصه جائي كه انسان بتواند با استفاده از نيروي محدودش، اين راه را طي كند آيا با استمداد از نيروي نامحدود الهي حل شدني نيست؟!
ما يقين داريم كه خدا مركب سريعالسيري كه متناسب اين سفر فضائي بوده باشد در اختيار پيامبرش گذارده است، و او را از نظر خطراتي كه در اين سفر وجود داشته زير پوشش حمايت خود گرفته، اين مركب چگونه بوده است و چه نام داشته؟ براق؟ رفرف؟ يا مركب ديگر؟ در هر حال مركب مرموز و ناشناختهاي است از نظر ما؟
از همه اينها گذشته فرضيه حداكثر سرعت كه در بالا گفته شد، امروز در ميان دانشمندان متزلزل شده، هر چند «اينشتاين» در فرضيه معروف خودش به آن سخن معتقد بوده است.
دانشمندان امروز ميگويند امواج جاذبه بدون نياز به زمان در آن واحد از يكسوي جهان به سوي ديگر منتقل ميشود و اثر ميگذارد، و حتي اين احتمال وجود دارد كه در حركات مربوط به گستردگي جهان (ميدانيم جهان در حال توسعه است و ستارهها و منظومهها به سرعت از هم دور ميشوند) منظومههائي وجود دارند كه با سرعتي بيش از سرعت سير نور از مركز جهان دور ميشوند.
كوتاه سخن اينكه مشكلاتي كه گفته شد هيچكدام به صورت يك مانع عقلي در اين راه نيست، مانعي كه معراج را به صورت يك محال عقلي درآورده، بلكه مشكلاتي است كه با استفاده از وسائل و نيروي لازم قابل حل است.
قصه هاي قرآن
حضرت آيت الله مكارم شيرازي
مطالب این بخش جمع آوری شده از مراکز و مؤسسات مختلف پاسخگویی می باشد و بعضا ممکن است با دیدگاه و نظرات این مؤسسه (تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عج)) یکسان نباشد.
و طبیعتا مسئولیت پاسخ هایی ارائه شده با مراکز پاسخ دهنده می باشد.